حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

/یسنا، هات ۴۵/

بند ۱) و پس من باید آشکار سازم! حال بشنوید! حال گوش فرا دهید، هم شما که از نزدیک می‌آیید و هم شما که از دور می‌آیید! حال، همگی، به آن توجه کنید، چرا که درخشان و آشکار است! باشد که آن کس که اعلام بدی دارد، برای بار دوم این وجود را با اولویت بد خود تخریب نکند، آنکس که تحت سیطره دروغ است، توسط بیانات زبان خویش وامانده است.

بند ۲) بنابر این من می‌باید دو الهام را در ابتدای این(؟) وجود اعلام نمایم که از میان آن دو باید الهام زندگی‌بخش به او بگوید کدام یک را تو الهام اهریمنی می‌دانی(؟): ” نه پندارهای ما، و نه اعلام‌های ما، نه پندارهای راهنما، نه اولویت‌ها، نه بیانات، نه کردارها، نه روح‌های- دید، نه روح‌های- نَفَس با هم تناسب ندارند.” قربانی‌کنندگان این حالت خوب را تخریب می‌کنند، همانگونه که چنین کردند- حداقل- یک بار پیش از این.

بند ۳) بنابر این من می‌باید در اولین اعلام(؟) (= درباره؟) این وجود، آن مشیت الهی که داناست و مزدا اهوره حال با من سخن گفته است را اعلام نمایم: آنانی از شما که نبایستی آنرا به این طریق بوجود آورید، پندار شاعرانه، شیوه‌ای که این مشیت الهی(؟) هست و من باید آنرا بیاندیشم و سخن بگویم، چرا که آن آخرین واژه این وجود “محنت!” خواهد بود.

بند ۴) بنابر این من می‌باید بهترین اعلام(؟) (= درباره؟) این وجود را مطابق با نظم کیهانی اعلام نمایم: او “مزدا” است، چرا که او کسی که آنرا ایجاد کرد تا پدر پندار نیک باشد، که به تو نیرو می‌بخشد را می‌شناسد، در حالیکه دختر وی فروتنی کردارهای نیک است. او «اهورا» است، چرا که وی تمامی چیزها را برای آنها تحت نظر دارد تا فریفته نگردند.

بند ۵) بنابر این من می‌باید کلمه‌ای را اعلام نمایم که «زندگی‌بخش‌ترین» به من می‌گوید، که برای فانی‌ها بهترین است که شنیده شود: هر آنکس که آمادگی گوش فرا دادن به این (آشکارسازی) من را بدهد، به کمال و نامیرایی می‌رسد. با کردارهای الهامِ نیکِ خویش اهورا، مزدا است.

بند ۶) بنابر این من می‌باید بزرگترین همه را اعلام نمایم. ستایش او با نظم کیهانی، آن کس که برای همه آنانی که در الهام زندگی‌بخش وی هستند سخاوتمند است. بگذار اهورامزدا گوش فرا دهد، که در سرود روحانی وی، من با پندار نیک خویش به بحث می‌پردازم. بگذار او توسط پندار راهنمای خویش به من بهترین پندارها و بیانات و کردارها را بیاموزد.

بند ۷) آنان باید آرزو کنند که به قدرت‌های زندگی‌بخش و سخاوتمندی چه کسی برسند، یعنی آنانی که زنده هستند و همچنین آنانی که زنده بوده‌اند و آنانی که زنده خواهند بود، و روح- نَفَس یک نگهدارندهٔ نظم کیهانی، قدرتمند در رقابت برای نامیرایی و در رقابت برای جوان بودن، کدام (قدرت‌ها)، بهر حال، به صورت «بلا» بر سر آنانی که تحت سیطره دروغ هستند، فرود می‌آید.

/یسنا، هات ۴۶/

بند ۱) من بر کدام زمین خم می‌شوم؟ برای یافتن(؟) یک زمینِ چراگاه کجا باید بروم؟ آنان مرا از خانواده و جامعه آن جدا کرده‌اند. خانواری که می‌خواهم در پی آن باشم (= خود را وقف آن کنم؟) سخاوت خود را به من عطا نکرده است و نه حاکمان زمین، که تحت سیطره دروغ هستند. چگونه باید مرحمت تو را بدست آورم، ای مزدا اهوره؟

بند ۲) من دلیل ضعیف بودن خود را می‌دانم، ای مزدا: دلیل آن فقدان احشام و تعداد کم مردان است. من نزد تو شِکوِه می‌کنم: از نزدیک‌تر به آن بنگر، ای اهورا، به آن نوع حمایتی که یک دوست، با ارائه کردن آن، می‌تواند به دوست خود بدهد! حال تو از نزدیک، از میان نظم کیهانی و به دلیل نظم کیهانیِ آن به پایین، به مراسم روحانیِ پندار نیک من بنگر.

بند ۳) چه زمان، ای مزدا، آنانی که گاوهای نر روزها هستند برای به پا داشتن وجود نظم کیهانی توسط اعلام‌های ما که اکنون قدرتمندتر شده‌اند، یعنی، پندارهای راهنمای زندگی‌بخش‌ها، به پیش می‌آیند؟ او برای حمایت از آنچه باید کمک شود و با پندار نیک بافته شده است، نزد چه کسی خواهد آمد؟ من، ای اهورا، بدین وسیله تو را برای آمدن نزد من برای اعلام اعلان بر می‌گزینم.

بند ۴) اما آن کسی که تحت سیطره دروغ است، آنانی که می‌دانم ناقلان نظم کیهانی هستند، گاوهای نر را از حرکتشان به سمت جلو باز خواهند داشت، و برانگیزانندگان بد اسکان یا زمین و مخالفت توسط کردارهای خود وی هستند. هر کس او را از فرمان وی، ای مزدا، یا زندگی وی خارج سازد، او آن گاوهای نر را در مقابل هزیمتِ درک نیک وی قرار می‌دهد. …

بند ۱۱) «افراد ابله» و «شاعران» توسط فرمان‌های بد خود انسان میرا را به کردارهای اهریمنی مطیع کرده‌اند تا وجود حاضر به تخریب شدن ادامه دهد، آنانی که نَفَس- روح خودشان و دید- روح خودشان وقتی که به جایی برسند که پایاب حسابدار هست و خواهد شد، از خشم به لرزه می‌افتند، چرا که تمامی دوره زندگی آنان مهمان خانه دروغ می‌شود.

بند ۱۲) اما وقتی که برنده از طریق نظم کیهانی از میان نتیجه‌ها و نوه‌ها که به عنوان نوادگان «تورَه» پسر «فْریَه» اعلام گردد، باشد که تو، ای اهورامزدا، رمه او را با نیروی فروتنی به پیش ببری. بنابر این مزدا اهوره آنان را به حساب پندار نیکشان برای این انسان‌های ما و برای حمایت مطیع کرده است تا آنرا برایشان به دیگران اعلام نماید.

بند ۱۳) او، یعنی کسی که یکبار(؟) زرتشت سْپیتَمَه را با سخاوتمندی در میان میراها مورد مرحمت قرار داد، که انسان/ قهرمان بر اساس الگوها بوده و آماده است تا توسط سرود من/ وی شناخته شود. بنابر این، برای وی، مزدا اهوره وجود فعلی را برقرار می‌سازد، برای وی او رمه‌اش را به حساب پندار نیک وی به پیش می‌برد. حال ما او را به عنوان همراه نیک نظم کیهانی می‌دانیم.

بند ۱۴) ای زرتشت، کدام نگهدارندهٔ نظم کیهانی تبعیت کننده از معاملات برای تو است؟ برای بزرگترین مبادله هدیه؟ یا، چه کسی می‌خواهد توسط سرود من/ شما پاداش داده شود؟ خوب، او در آنجا «کَوی ویشتاسپَه» در استماع است. در واقع، تمامی آنانی که تو، ای مزدا اهوره، در یک و همان خانه خود حفظ می‌کنی، آنانی که من می‌خواهم با بیانات پندار نیک خود بطلبم. ….

بند ۱۸) او که بهترین چیزهای یک دورهٔ زندگی کامل را به من می‌دهد، به او، به عنوان بهترین بخش‌های مراسم آیینی من، من حال با پندار نیک خود حتی (= نه چیزی کمتر از) استخوان هایم، را واگذار کرده‌ام، اما بلا برای او که ما را می‌پذیرد برای اینکه ما را به بلا ببرد، ای مزدا و شما دیگران، که در پی دستیابی به تأیید شما توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی من هست. این تبعیض (= قضاوت) پندار راهنمای من و پندار است.

بند ۱۹) او که حال باید برای من وجودی حقیقی را بر اساس نظم کیهانی برای زرتشت بوجود آورد، کسی که در ارزش مبادله پر منفعت‌ترین است، باید برای این کس (= من) بوجود آورد، کسی که بدان وسیله آنرا به عنوان مزد خود کسب می‌کند، وجودی برتر: یک گاو نر و یک گاو ماده با تمامی چیزهایی که در/ توسط پندار فرد یافت می‌شوند. تو ای مزدا، به صورت کسی که اغلب درست همان چیزها را برای من می‌یابد، بر من ظاهر شو.

آیین فروردینگان زرتشتیان در یزد برگزار شد - ایرناجشن سده زرتشتیان - کرمان | خبرگزاری صدا و سیمازرتشت

/یسنا، هات ۴۷/

بند ۱) به حساب الهام زندگی‌بخش و بهترین پندارِ مطابق با نظم کیهانی، به حساب کردار و گفتاری که آنها باید به این تمامیت و نامیرایی واحد بدهند. توسط فرمان وی/ من مزدا به همراه(؟) فروتنی (یا در سرتاسر زمین) اهورا است.

بند ۲) او بهترین این زندگی‌بخش‌ترین الهام را توسط بیانات پندار نیک خود بوجود می‌آورد تا بر زبان وی جاری گردد، و کردارهای فروتنی توسط دستانش، از طریق این درک: او در آنجا پدر نظم کیهانی است: مزدا.

بند ۳) تو به این الهام تعلق داری. از طریق آن تو زندگی‌بخشی هستی که گاو لذت‌دهنده برای این یک را با هم آفرید. بنابر این، برای وی تو فروتنی را به عنوان آرامش برای چراگاهِ وی در زمانی که او مشورت کرده است، برقرار کن،  ای مزدا، پندار نیک وی.

بند ۴) آنانی که تحت سیطره دروغ هستند، از این الهام، (الهام) زندگی‌بخش، خارج می‌شوند، ای مزدا- برای نگهدارنده نظم کیهانی چنین نیست. یک انسان، حتی اگر دارایی کمی داشته باشد، باید برای نگهدارندهٔ نظم کیهانی مطلوب باشد؛ یک انسان توانمند، حتی اگر دارایی زیاد، اما بد، داشته باشد، باید فقط برای آنکس که تحت سیطره دروغ است، مطلوب باشد.

بند ۵) و از طریق آن الهام زندگی‌بخش، ای مزدا اهوره، تو پاداش‌هایی را به نگهدارندهٔ نظم کیهانی می‌دهی: یعنی هر چیزی که بهترین است. آن کس که تحت سیطره دروغ است نیز باید هدایایی بدهد، اما بدون کسب مسرت تو، به خاطر سکنی گزیدن- به حساب کردارهای خود وی- در سوی بدِ پندار.

بند ۶) از طریق آن الهام زندگی‌بخش تو، ای مزدا اهوره، حال تو از طریق آتش خود جایگاه استواری برای دو پا در مسابقه برای شهرت نیک ایجاد می‌کنی، از طریق ستبر کردن فروتنی و نظم کیهانی، چرا که او (مؤنث) باید بسیاری را که خواستار آمدن هستند، طبقه بندی نماید.

یسنا، هات 48

بند ۱) چرا که وقتی او با ارائه‌های خود، توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی خویش، بر دروغ سیطره یافت، وقتی که جوایز پیروزی را به پیش فرستاد، که جایزه‌های(؟) اعلام شده به عنوان (جایزه‌های) قدیمی توسط خدایان و انسان‌های قدیمی در مسابقه برای نامیرایی هستند، پس او سرود روحانی خود را با قدرت‌های زندگی‌بخش برای تو، ای اهورا، بزرگ خواهد ساخت. …

بند ۵) حال بگذار آنانی که فرمان نیک دارند، فرمان برانند! و مگذار آنانی که فرمان بد دارند بر ما فرمان برانند! با کردارهای درک نیک من/ تو(؟)، ای فروتنی، تو زنان میرا را توسط مراسم آیینیِ پس از تولد پاک بساز. باشد که بهترین چیزها برای گاو تولید شود! تو به متمایل کردن او (مؤنث) به فراهم کردن غذا برای ما ادامه بده.

بند ۶) چرا که او (مؤنث) (= فروتنی) به ما شادی داده است، او به ما جوانی داده است. او به ما قدرت پندار نیک داده است. تو، ای فروتنی محترم! پس مزدا اکنون باید برای او از طریق نظم کیهانی گیاهان را رشد دهد، او، اهورا، در تولد دوباره اولین وجود.

بند ۷) بگذار خشم محدود گردد! مانع را کوتاه کنید ای شما که خواستار دستیابی به اینجا و چسبیدن به پوشش پندار نیک از طریق نظم کیهانی هستید، که ارباب- ریسمانِ آن انسان زندگی‌بخش است، در حالی که ریسمان حایل آن آنجا در اقامتگاه تو است، ای اهورا. …

بند ۶) دارندهٔ پندارهای شاعرانه که صدای خود را بالا می‌برد، ای مزدا، او که با اظهار بندگی توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی خود از معاملات تو اطاعت می‌کند، من/ او زرتشت است. باشد که سازنده پندار راهنما آنرا از طریق پندار نیک خود راهنمایی کند که چگونه اسب ارابهٔ این زبانِ من و نخ هدایت کنندهٔ آن باشی.

بند ۷) پس، حال من باید برای تو بادپاترین پیام‌رسانان- که سینه‌های فراخ دارند را مطیع گردانم، توسط پیروزی‌های سرود روحانی من به تو، ای مزدا، قدرتمند شده توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی من، توسط پندار نیک من، که از طریق آن پیروزی‌ها/ سرودهای روحانی، همه شما غنیمت‌ها را تصاحب کنید. آیا همهٔ شما کمک من خواهید بود؟

بند ۸) با قدم‌هایی که به عنوان قدم‌های پیشکش شیر شهرت یافته‌اند، حال من باید به دور همهٔ شما طواف کنم، ای مزدا، با دستانی به آسمان برافراشته. پس من باید با نظم کیهانیِ مراسم آیینی خود و به احترام داور مطلق آسمانی به دور همه شما طواف کنم. پس من باید با نعمت پندار نیک خود به دور همه شما طواف کنم.

بند ۹) با آن قربانی‌ها من باید به پیشگاه شما آمده و همه شما را ستایش کنم، ای مزدا، با نظم کیهانیِ مراسم آیینی من(؟)، با کردارهای پندار نیک من، زمانی که (= به محض اینکه) من پاداش خود را به خواست خود تحت اختیار کنم، پس باشد که با رشد و توانایی‌ام در اشتیاق یک سخاوتمند باشم.

بند ۱۰) پس، کردارهایی که باید اکنون انجام دهم، هم آنهایی که شما آرزوی آن را کرده‌اید و هم آنهایی که چشمان ما به حساب پندار نیک ما شایسته دیدن آنها هستند، باز گرداندن نور خورشید هستند. گاو نرِ روزها پیشروان سرودهای روحانی من به همه شما از طریق نظم کیهانی است، ای مزدا اهوره.

بند ۱۱) پس، من باید خود را به عنوان ستایش‌کننده شما اعلام کنم، ای مزدا و شما دیگران، و من باید- تا جایی که توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی خود می‌توانم و قادر هستم- ایجاد‌کنندهٔ اولین وجود باشم که توسط پندار نیکم موفق بوده‌ام! به حساب کردار/ بیان واقعی من تا آنچه که در مبادله ارزشِ، پر منفعت است، بوجود آید!

حضرت زرتشت (ع)

روزی زرتشت در دوران کودکی، مشغول بازی با دیگر کودکان بود. دوراسرو و براتروکرش تصمیم گرفتند که او را بترسانند. هم‌بازی‌های او فرار کردند، اما زرتشت در برابر دشمنانش ایستاد

آنگاه که ۳۰ ساله شد، بهمن در نزدیکی رود مقدس دایتی از سوی اهورامزدا به سراغش آمد و او را به گفتگو با اهورامزدا خواند.[۶۴] بهمن به شکل مرد بسیار زیبایی ظاهر شد و در لحظه‌ای که زرتشت از رود بیرون آمد تا لباس بپوشد، با او دیدار کرد. بهمن پرسید: «که هستی؟ از که هستی؟» زرتشت پاسخ داد: «منم سیپتمان زرتشت.» بهمن گفت: «برای چه رنج می‌کشی؟... برای چه مبارزه می‌کنی و چه می‌خواهی؟» زرتشت جواب داد: «رنج من برای اهلَوی (اشه) است، مبارزه‌ام برای اهلَوی است، خواسته‌ام اهلَوی است.» سپس بهمن به او کمک کرد که لباس‌هایش[ث] را در بیاورد تا بتواند به دیدار اهورامزدا برود. در گزیده‌های زادسپرم زرتشت در کرانه رود دایتی در ایران به دیدار شورایی از هفت امشاسپند (که اهورامزدا هم یکی از آن‌هاست) رفت. ابتدا آن‌ها را ستایش کرد و سپس بر روی صندلی پرسش‌کنندگان نشست و سوالاتی پرسید و اهورامزدا مستقیماً پاسخ داد. به این پرسش و پاسخ، «هَمپُرسگی» می‌گویند. در همان روز، از خرد بی‌پایان اهورامزدا به زرتشت الهام شد.[۶۵]

بخش بعدی، دربارهٔ اولین حضور زرتشت در جهان انسان‌ها پس از دیدار با اهورامزداست. او به میان مردم رفت و از آنان خواست که امشاسپندان را پرستش کنند و از دیوان دوری گزینند. همچنین از آن‌ها خواست که خودوده (ازدواج با خویشان نزدیک) انجام دهند که با مخالفتشان روبرو شد. پس از آن، به سوی توران رفت که آنجا، «مردان قدرتمند توران» به رهبری اورایتاتنگ به سختی دین را رد کردند، چنان‌که زرتشت در پاسخ خشم و عذاب اهورامزدا را بر آنان نازل کرد. نیروهای شریر، به رهبری اهریمن، تلاش کردند که زرتشت را نابود سازند. اهریمن شخصاً دیوانی را به سوی زرتشت فرستاد اما در نهایت آن دیوان زخمی و بدون نیرو پیش پای اهریمن بر زمین افتادند. زرتشت اهریمن را دنبال کرد و به سمت او سنگ‌هایی به بزرگی یک خانه پرتاب کرد. پس از آن، زرتشت چنان ظاهر جسمانی دیوان را خرد کرد که دیگر نتوانستند به صورت مرئی بر زمین ظاهر شوند. او این کارها را با استفاده از دعای «یثا آهو ویریو» انجام داد.

دسته‌بندی حسام الدین شفیعیان-عکاسی - حسام الدین شفیعیان