حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس راهنما

بعضی مواقع آموزه ها و تعالیم کمک بزرگی میتواند به جهان بشریت کند هر چند تریبون شما ضعیف باشد اما  اندیشه شما ضعیف نیست. اما  این امورات زمینی  امروز  نمودار خود را بر رد انکار همه مسائل زده. گذشته آن نوعی و مدرن آن نوعی.دشمنی ها با زدن ها  اشتباه گرفته شده. دشمنی با عقایدی بر اصل دگر شده. و خلاصه آنهایی که در فضای مجازی و واقعی هستند که مجازی هم نوعی واقعیت همان  انسانهاست. یعنی چه؟در جهان درست همه سعی بر هویت خود دارند جهان شلوغ پنهان شدن هویت ها میشود؟شلوغی جهان فیبر نوری و حقیقی امریست بر تاریخ فعلی و حتی قدیم.پس آنی که دنبال چشم زیبا صورت زیبا و موی فلان و ابروی فلان برود و بگوید مسئلن سر سلسله یک دین فلان نقاشی زیبا هست و فلان اینگونه جذب بشود فردا با یک نقاشی دیگر زیباتر جذب فلان دین میشود از سر سلسله یا  شاهراه ها و غیره.اما آنی که جذب حقیقت و درون اشخاص بشود نمیگوید فلانی صورتش چطوری بوده  بنیادش چه بوده و تعالیمش چه بوده راه و رسمش چه بوده. پیروانش چگونه اند.کلیت آنچه درونیات آنست. حال پیروان همه چگونه یا روی یک دو شخص تا حتی 10 شخص زود قضاوت کند نه امری سخت اما با اطمینان. زیرا میوه نیکو میوه نیکو میاورد.حال اگر شما با یک نور صورت سخت ارتباط پیدا میکنید یا دلیل های مختلف.که کسی نیاید خودش را شبیه آن شخص کند یا کلان شبیه باشد آیا توان آن شخص را دارد.آیا توان و ایمان آن شخص را دارد.مثال در کشوری شخصی گفت من مسیح هستم که زیادند در روسیه مثال در برزیل مثال بعدم جذب زیاد کردند آیا افراد جذب شده روی چه استدلالی جذب شدند.آیا گفته دوباره متولد شده. یا  زندگی دگر اوست. پس آثار زل وجودی و معجزات و رفتار و منش و کارهای او چه؟آیا توان وعده ها را دارد؟حال مثال منجی در هر ادیان.اینها مشخصات دارند. کارها دارند و غیره افراد آن.یک شخص بیرون بیاید جهان را متحول میکند شوخی نیست. آنقدر که همه میفهمند.حال مثال بود؟اگر ما به صورت نه سیرت و کاری که باید انجام شود توجه کنیم فلان شخص چه صورتی دارد مهم نیست خود اصل آن باشد هر جوری که می آید چون عواطف شوخی بردار نیست.حال اصلان مسیح آن شکل که مثلان سرگئی توروپ هست بوده .اصلان تا چه تاریخی به نقاشی ها و حکاکی های دیواره قدیم و کشفیات جدید از قدیم آنها دسترسی دارند تحقیق کردند اصلان قیافه معیار جالبی نیست برای جذب دین شدن.بلکه خود شخص و برگزیده خدا بودن آن شخص مهم هست.مثال امان زمین و آسمان معنی زیادی دارد. و یا صعود. و یا کارهای آن شخص.یا دانش و رهنمود شخصی دیگر و کارهای او.یا هر کدام نوعی.اصلان میدانستید اگر شخص واقعی  باشد و  کاریش شود چه میشود.یا شخص واقعی باشد و خدایی نکرده بمیرد نفر بعدی بیاید بگوید.میدانید شخص واقعی باشد خدا تا چه حد زیاد او را یاری میکند.و اگر شخص واقعی هر ادیانی باشد چه هیچوقت پنهان نمیماند. و جوری فاش میشود که همه شوکه میشوند در هر دین و عقیده برای همین بعضی افراد  با هر شخص دومی  مخالفت میکنند اما اگر جوری بیاید که تمام  آنچه در دل پنهان داشتند بگوید.و شاخه ای که دارد خرج میکند و تریبون قوی دارد و یا نفرات زیاد.حال این ها گفته شد تا بدانید مهم چهره تنها نیست. مهم کاری که انجام میشود هست. البته در آن زمان هم انکار ها زیاد بوده که دیگر مگر خدا به ابرها نازل شود  این در کتابی هست اهل دین.این مثال را آوردم که بگویم در هر زمانی  گونه ای هست پس آنی که واقعان راه را درست برود از بعد آن مطمئن هست. پس نگرانی بر سر چهره ها نباشد بلکه نگرانی از جذب چهره ها باشد.زیرا خود من معیارم اینگونه هست.که شخص همان باشد اصل حالا به هر گونه ای که بیاید مثالست ها ولی اصل عواطف و احساسات خیلی مهمند.


رضایت خدا مهمترین اصل هر اعتقاد درست هست

مقدمه سر فصل بر آنست که آنهایی که نیکی و خوی خوبی را در خود جای دهند از بدی و شرارت نفرت میکنند و خواستگاه آنان طلب رضایت خدا و بیان عقیده ها و اجازه نطق و بیان هاست زیرا صافی تمیز دادن را در زمانها بر روئت ها نمودار میشود زیرا هر چیزی که پنهان ماند آشکار شود و هر چیزی که آشکار شود تمیز داده شود عقاید گوناگون و نظریات و ادیان و مفسرین و موعظه گران به دنبال کشف اصل حقیقت میروند اما آنی که حقیقت اصل را آشکار میکند خداست. و دانای کل به امور خداست. که نقطه شکی را باقی نمیگذارد.پس خداوند آشکار کننده و یاری دهنده اصلی هست. و هر کسی در طلب رضایت خدا بکوشد خوار نخواهد شد. نه لرزان شود نه ترسان شود اگر خدا را مد نظر خود بگیرد. و الا با کوچکترین حادثه ای لرزان ترسان شود زیرا حیات و موت خود را و دیگران را در خطر بیند. اما آنی که حیات خود و دیگران را اهمیت دهد کوشد که آنان را بر رضایت خدا هدایت کند و تمامی دام ها خباثت ها رذالت ها را با یاری خدا خنثی کند.مگر آنانی که دست از شرارت خباثت و دام حیله برندارند و بر آن بیفزایند و مکر اندیشند آنها کسانی هستند زیر یوق ابلیس و با همان دام ابلیس به جهنم سر افکنده و بر آنان با همان معیار تاریکی که با آن قلاب به آتش شدند قضاوت خواهد شد.

تفکر به زور خوب نیست تفکر همراه با تعقل و انتخاب خود انسانی جوشش دارد والا فانوسی با خاموشی هست

چشم یک بینایی دارد و تفکر که تمیز میدهد و تفکری که درست تمیز دهد و اصل مطلب را بفهمد چشمی بر پایه وسعت تفکر دارد.

چشم بینا میبیند و تفکر باز صافی میدهد.و تفکر تمیز داده شده کمک کننده خواهد بود.

شما در یک مثال در خانواده ای زندگی میکنید مثال هفت نفر 5 نفر اندیشه متفاوت با شما دارند دو نفر با هم هم عقیده یا اصلان 6 نفر یک عقیده و یک نفر عقیده دیگر دارد.

حال جامعه و حال بسترهای مختلف آن.اگر همه با هم ضدیت کنند و گویند ما فقط درست میگیم و شما مثال غلط  آنچنان فتنه ای به راه می افتد که به خشونت ختم میشود اما اگر همین جامعه بزرگ با گفتمان هم اندیشی و تمیز دادن آن به مخاطب راه رود همه در نظم صلح و رضایت خدا پیش میروند رضایت خدا و خوشنودی خدا ارجحیت دارد. زیرا آرام کننده قلوب خداست. اگر از مرگ ترسیدید اگر از  شکنجه و مصیبت ترسیدید باید روی ایمان خود کار کنید یا اطمینان به بعد موت ندارید یا ترس از شک راهی که میروید دارید یا باور بعد مرگ ندارید یا حیات دنیا را بر حیات اصلی مقدم داشته اید حیات دنیا میان پلی هست بین این دنیا و آن دنیا این دنیا برای کوله بار آن دنیاست کوله خود را از خوبی و رضایت خدا پر کنید. و سعی کنید برتر اندیشی نکنید و خانواده بزرگ را خانواده خود بدانید و با هم بخشیدن و بخشش را بیاموزید والا میشوید حلقه دام برای هم و خشم خدا زیرا خشم خدا همانند صبر خدا هست که اگر هر دو زیادست هر دو هم میتواند کارایی داشته باشد زیرا نظم حیات کل بشریت در آنست.