واژه ها را چند بیتی نو زده
در درون واژه از آهن به گلدان گل زده
واژه را بشکافته از نو در بر نو تر شدن
واژه را گویی که باران شعر نوتر نو زده
چند بیتی از غزل نوشو درون باران رنگین کمانم گل زده
شعر را شاعر بگفتا گر نویسی نو بزن
شاعرم شعر خودش را پتک محکمتر زده
گر همی شاعر به شعرش واژه را شبنم زده
اشک چشمش کاغذی را بارانی نوتر زده
حسام الدین شفیعیان