حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

مسیح

علمای یهود عیسی را به درگاه پونتیوس پیلاطس، فرماندار رومی، می‌برند تا عیسی را برای اتهاماتی نظیر کفر، تحریک مردم به عدم پرداخت مالیات به روم، جادوگری و ادعایش مبنی بر «پادشاه یهود»، پسر انسان و ناجی جهان بودن، محاکمه کند.[۲۱۷] کلمه «پادشاه» در مکالمه میان پیلاطس و عیسی نقشی مرکزی دارد. در یوحنا، عیسی متذکر می‌شود که پادشاهی من متعلق به این دنیا نیست، اما به‌طور صریح هم انکار نمی‌کند که پادشاه یهود است.[۲۲۱][۲۲۲] در لوقا، پونتیوس پیلاطس پس از فهمیدن دربارهٔ جلیله‌ای بودن عیسی،[۲۲۳][۲۲۴] دستور می‌دهد او را نزد هیرودیس آنتیپاس ببرند زیرا هیرود حاکم جلیل بود.[۲۲۵] نزد هیرود، عیسی هیچ پاسخی به سوالات او نمی‌دهد. نتیجتاً، هیرود و سربازانش عیسی را مسخره کرده و لباسی شاهانه به او می‌پوشانند تا چون یک پادشاه به نظر برسد، سپس او را دوباره نزد پیلاطس می‌فرستند.[۲۲۶] پیلاطس بزرگان یهود را فرامی‌خواند و به آن‌ها اعلام می‌کند «من این مرد را مجرم نیافتم.»[۲۲۵]

مطابق یکی از سنت‌های عید پسح در آن دوره، پیلاطس قرار بود با خواست مردم یکی از زندانیان را آزاد کند. او از جمعیت می‌خواهد که یکی از بین عیسی و قاتلی به نام باراباس را انتخاب کنند.[۲۲۷] مردم تحت تأثیر ریش‌سفیدان، درخواست می‌کنند که باراباس آزاد و عیسی مصلوب شود.[۲۲۸] پیلاطس تقصیرنامه‌ای به زبان‌های عبری، لاتین و یونانی می‌نویسد که بر روی آن نوشته شده بود: «عیسی ناصری، پادشاه یهود» و قرار بود بر صلیب عیسی نصب شود.[۲۲۹] آنگاه عیسی را به سربازان می‌دهد تا او را مصلوب کنند. آن‌ها تاجی از خار بر سر او می‌گذارند و به تمسخر «پادشاه یهود» می‌خوانندش و قبل از اینکه عیسی را برای مصلوب شدن به گلگتا ببرند، او را می‌زنند.[۲۱۵][۲۱۷][۲۳۰][۲۳۱]

هر چهار انجیل متعارف مصلوب شدن عیسی را روایت کرده‌اند. بعد از محاکمه‌ها، عیسی را درحالی‌که صلیب خود را حمل می‌کرد به گلگتا بردند؛ مسیری که طی کردند را به صورت سنتی راه اندوه می‌نامند. بنا به سه انجیل هم‌نوا، رومیان شخصی به نام شمعون قیروانی را مجبور کردند در حمل صلیب عیسی را یاری کند.[۲۳۲][۲۳۳] در لوقا، عیسی به زنانی که به دنبالش می‌آمدند و گریه می‌کردند می‌گوید «برای من گریه نکنید، بلکه به خاطر خود و فرزندانتان اشک بریزید.»[۲۳۴] در گلگتا، به او شرابی مخلوط با مر مکی یا حنظل دادند تا درد را احساس نکند، اما بنا به متی و مرقس، این پیشنهاد را رد کرد.[۲۳۲][۲۳۳]

بعد از آن، سربازان عیسی را بر صلیب کشیدند و لباس‌هایش را غارت کردند. در بالای سر عیسی بر روی صلیب نوشته شده بود: «عیسی ناصری، پادشاه یهود.» سربازها و رهگذران او را به خاطر آن نوشته مسخره می‌کردند. همزمان با عیسی، دو دزد را هم مصلوب کردند. در متی و مرقس، آن دزدها نیز به تمسخر عیسی دست زدند. در لوقا، یکی از آن دزدها عیسی را سرزنش می‌کند که اگر مسیح هستی، خودت و ما را نجات بده، اما دیگری از عیسی دفاع می‌کند.[۲۳۲][۲۳۵][۲۳۶] عیسی به دومی می‌گوید: «امروز با من در بهشت خواهی بود.» بنا به یوحنا، مادرش مریم و «شاگردی که دوست می‌داشت» هم خود را در زمان تصلیب خود را به آنجا رساندند. عیسی از شاگرد موردعلاقه خود می‌خواهد که از مادرش مراقبت کند.[۱۱۷]

سربازان رومی به جهت آن‌که مرگ را تسریع کنند، پاهای آن دو دزد را شکستند اما با عیسی چنین نکردند، چون زمانی که به او رسیدند، دیدند مرده‌است. در یوحنا، یکی از سربازان نیزه‌ای به پهلوی عیسی فرومی‌کند که از آن خون و آب فواره می‌زند.[۲۳۷] در روایات هم‌نوا زمانی که عیسی می‌میرد، پرده معبد به دو نیم پاره می‌شود. در متی، زلزله‌ای باعث گشوده شدن قبرها می‌شود. در مرقس و متی، فرمانده سربازان رومی که از این اتفاقات وحشت‌زده شده بود، می‌گوید: «به راستی او پسر خدا بود.»[۲۳۲][۲۳۸]

در همان روز، یوسف الرامی با اجازه پیلاطس و کمک نیقودیموس، جنازه عیسی را از صلیب پایین می‌آورد، «به رسم تدفین یهودی با عطریات در کفن می‌پیچد» و در مقبره تازه کنده‌شده‌ای قرار داد. در متی، کاهنان اعظم یهودی به نزد پیلاطس می‌روند و از او می‌خواهند نگهبانانی تا روز سوم برای قبر بگمارد. پیلاطس پاسخ می‌دهد «چنان‌که صلاح می‌دانید از آن قبر حفاظت کنید.» آنان نیز قبر را مهر و موم کرده و نگهبانی برای آن گذاشتند.[۲۳۲][۲۳۹]

Burial of Jesus ChristPin on Život Kristov, James Tissot / The Life of Christ by James TissotThe Fourteenth Station: Jesus is Laid in the Tomb – Shameless PoperyJesus is laid in the Tomb - stock photo | CrushpixelBurial of Jesus - WikipediaQueen (haykoushdavid) - Profile | PinterestPin on *** Easter Season ***The Entombment By Peter Paul Rubens | Peter paul rubens, Painting, Canvas  art2052.) Luke 23:44-56 | DWELLING in the Word

عیسی مسیح

حدوداً ۳۰ مَثَل یک سوم آموزه‌های ثبت شده عیسی را شکل می‌دهند.[۱۵۴][۱۵۶] مثل‌ها را در خلال موعظه‌ها و دیگر اتفاقات روایت کرده‌اند.[۱۵۷] در آن‌ها نمادپردازی به کار رفته‌است و معمولاً جهان مادی را به جهان معنوی ربط می‌دهند.[۱۵۸][۱۵۹] مضامین رایج در آن داستان‌ها شامل مهربانی و سخاوت خدا و خطرات گناهان است.[۱۶۰] برخی از مثل‌های عیسی مانند پسر ولخرج (در انجیل لوقا باب ۱۵) ساده هستند و برخی دیگر چون روییدن دانه (مرقس باب ۴) پیچیده و عمیقند.[۱۶۱] زمانی که پیروان عیسی از وی پرسیدند چرا در قالب مثل‌ها با مردم سخن می‌گوید، جواب داد «توانایی درک اسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده، امّا به آن‌ها داده نشده‌است چون به شخصی که دارد بیشتر داده خواهد شد تا به اندازهٔ کافی و به وفور داشته باشد، و از آن شخصی که ندارد، حتّی آنچه که دارد هم ستانده می‌شود. نتیجتاً، من برای آنان در قالب مثل‌ها صحبت می‌کنم، چون آنان نظاره می‌کنند ولی نمی‌بینند و گوش می‌دهند ولی نمی‌شنوند و نمی‌فهمند.»[۱۶۲]

در روایات اناجیل، عیسی بخش بزرگی از تبلیغ خود را صرف انجام معجزات، به خصوص شفا دادن، می‌کند.[۱۶۳] آن معجزات در دو دسته اصلی قرار می‌گیرند: معجزات درمانی و معجزات طبیعت.[۱۶۴] معجزات درمانی شامل درمان مشکلات جسمانی، جن‌گیری[۱۹][۱۶۵] و زنده‌کردن مردگان می‌شود.[۱۶۶] از جمله معجزات طبیعت تبدیل آب به شراب، راه رفتن روی آب و آرام کردن طوفان هستند که کنترل عیسی بر طبیعت را نشان می‌دهند. عیسی ذکر می‌کند که معجزاتش دارای منشأ الهی هستند. مخالفان عیسی او را متهم کردند با کمک بعل‌الذباب، از امیران شیاطین، جن‌گیری می‌کند اما عیسی جواب داد که با روح خدا یا انگشت خدا چنان می‌کند. او استدلال کرد شیطان به شیاطین خود اجازه نخواهد داد به فرزندان خدا یاری برسانند زیرا باعث می‌شود در خاندانش جدایی افتد و ملکوتش به نابودی کشیده شود؛ به علاوه، او از مخالفانش پرسید اگر جن‌گیری من با یاری بعل‌الذباب انجام می‌شود، «شاگردان شما به یاریِ چه کسی جن‌ها را بیرون می‌کنند؟»[۱۶۷][۱۶۸] در باب ۱۲ متی، عیسی ذکر می‌کند «هر نوع گناه و کفری که انسان مرتکب شود، مورد آمرزش واقع خواهد شد، امّا کفر به روح آمرزیده نخواهد شد. هر شخصی چیزی بر ضد پسر انسان بگوید، آمرزیده خواهد شد، امّا هر کسی که بر ضد روح‌القدس سخنی بگوید، نه در این عصر و نه در عصر آینده، آمرزیده نخواهد شد.»[۱۶۹]

در انجیل یوحنا، معجزات عیسی «آیت» توصیف شده‌اند که عیسی آن‌ها را به نمایش گذاشت تا مأموریت و الوهیت خود را ثابت کند؛[۱۷۰][۱۷۱] اما در اناجیل هم‌نوا، زمانی که علمای دین و فریسیان از او «آیتی» خواستند تا ادعای خود را به اثبات برساند، درخواستشان را رد کرد[۱۷۰] و جواب داد: «نسل شرارت‌پیشه و زناکار آیتی می‌خواهند! امّا آیتی به آن‌ها داده نخواهد شد، به غیر از آیت یونس نبی. چون نظیر که یونس سه روز و سه شب در شکم ماهیِ بزرگی بود، پسر انسان نیز سه روز و سه شب در دل زمین خواهد بود.» در اناجیل هم‌نوا مردم معمولاً با وحشت به معجزات عیسی واکنش نشان می‌دهند و از او می‌خواهند بیمارانشان را شفا دهد، اما در انجیل یوحنا واکنش جمعیت همراه با اعتماد و ایمان است.[۱۷۲] یکی از مشخصه‌های تمام معجزات عیسی این است که او آن‌ها را آزادانه انجام می‌دهد و هرگز در ازای آن‌ها پولی درخواست نمی‌کند یا پولی که به او پیشنهاد می‌دهند را نمی‌پذیرد.[۱۷۳] توصیف معجزات عیسی در انجیل‌ها در اغلب موارد با توضیح تعالیم عیسی همراه است و معجزات خود شامل عناصری از آن تعالیم هستند.[۱۷۴][۱۷۵] بسیاری از معجزه‌ها اهمیت ایمان را می‌آموزند؛ مثلاً در شفای ده جذامی یا زنده کردن دختر یایروس، عیسی به آن‌ها می‌گوید این معجزات به دلیل ایمانشان بوده‌است.[۱۷۶][۱۷۷]

در میانه‌های هر سه انجیل هم‌نوا دو اتفاق مهم روایت می‌شود: اعترافات پطرس و تجلی عیسی.[۱۴۳][۱۷۸][۱۲۸][۱۲۹] این درحالی است که انجیل یوحنا به این اتفاقات اشاره نکرده‌است.[۱۷۹] پطرس در اعترافات خود خطاب به عیسی می‌گوید: «تو مسیح هستی، پسر خدای زنده!»[۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲] عیسی به پطرس تبریک می‌گوید که «پدر من که در آسمان است، این حقیقت را بر تو آشکار کرد.»[۱۸۳][۱۸۴] پس از اعترافات پطرس، عیسی به شاگردانش از مرگ قریب‌الوقوع خود و برخاستنش از مرگ می‌گوید.[۱۸۵][۱۸۶][۱۸۷]

در تجلی عیسی، او پطرس را به همراه دو حواری دیگر با خود به بالای کوهی می‌برد[۱۲۸][۱۲۹][۱۴۳] و آنجا در حضور آن‌ها، ظاهر عیسی دگرگون می‌شود: «چهره‌اش نظیر خورشید درخشان بود و لباسش مانند نور، سفید شده بود. در این زمان، موسی و ایلیا در برابر چشمانشان ظاهر شدند و با عیسی مکالمه کردند.»[۱۸۸] سپس ابری درخشان ظاهر می‌شود و ندایی از آن می‌آید: «این است پسر من، محبوبم، که از او خشنود هستم؛ به او گوش فرا دهید.»[۱۸۹]

روایت هفته آخر زندگی عیسی (که هفته مقدس نامیده می‌شود) یک سوم مطالب اناجیل متعارف را به خود اختصاص داده‌است. این بخش با «بازگشت پیروزمندانه به اورشلیم» آغاز می‌شود و انتهای آن مصلوب‌شدن عیسی است.[۱۲۲][۱۴۶]

در روایات هم‌نوا، هفته آخر در اورشلیم پایانی است بر سفر از پیریه به یهودیه که عیسی آن را در جلیل آغاز کرد.[۱۴۶] عیسی سوار بر خری وارد اورشلیم می‌شود که بازتابی است از داستان «خر مسیح»، حکایتی از کتاب زکریا، که در آن پادشاه متواضع یهودیان سوار بر خر وارد اورشلیم می‌شود. چون به اورشلیم نزدیک می‌شود، مردم در راهش پارچه پهن می‌کنند، برگ‌های نخل قرار می‌دهند و بخش‌هایی از مزامیر را می‌خوانند.[۱۹۰][۱۹۱][۱۹۲]

عیسی سپس صرافان را از معبد دوم بیرون و آن‌ها را متهم می‌کند که معبد را با فعالیت‌های تجاری خود به مقر دزدها تبدیل کرده‌اند. او سپس پیشگویی می‌کند که مصیبت‌هایی چون انبیاء دروغین، جنگ، زلزله، اختلالات آسمانی، آزار مؤمنان، «مکروه ویرانی» و محنت‌های طاقت‌فرسا روی خواهد داد؛ اما پسر انسان سوار بر ابرها خواهد آمد و فرشتگان را خواهد فرستاد تا منتخبان خود را از چهار گوشهٔ عالم از دورترین نقاط زمین تا دورترین حدود آسمان جمع کند. عیسی زمان روی دادن این اتفاقات را «قبل از اینکه زندگی این نسل به سر آید» اعلام می‌کند.[۱۳۶] در یوحنا، بیرون کردن صرافان از معبد در آغاز تبلیغ عیسی اتفاق می‌افتد، نه در انتهای آن.[۹۳]

عیسی با بزرگان یهود در زمان‌هایی چون وقتی که آن‌ها صداقت مأموریت او را زیر سؤال می‌برند یا عیسی آن‌ها را ریاکار خطاب می‌کند، به مشکل برمی‌خورد.[۱۹۰][۱۹۲] یهودا اسخریوطی، یکی از حواریون عیسی، به صورت مخفیانه با بزرگان یهودی توافق می‌کند که در ازای سی سکه نقره به عیسی خیانت و او را تسلیم کند.[۱۹۳][۱۹۴]

انجیل یوحنا از دو اتفاق دیگر قبل از هفته مقدس خبر می‌دهد.[۱۱۶] در العیزریه عیسی لازاروس را از مرگ برمی‌خیزاند. این آیت محکم[۹۳] باعث تنش با مقامات محلی می‌شود[۱۴۶] و آنان برای قتل عیسی توطئه‌چینی می‌کنند.[۱۱۶] بعد در موقع شام، شش روز پس از عید پسخ، مریم بیت‌عنیایی پاهای عیسی را «عطری گران‌بها از سنبل خالص» عطرآگین کرده و با موهای خود خشک کرد.[۱۹۵] پس از این اتفاقات است که عیسی وارد اورشلیم می‌شود.[۱۱۶] در زمان ورود او، مردم به استقبالش آمده و تشویقش می‌کنند که باعث دشمنی بیشتر بزرگان شهر با عیسی می‌گردد.[۱۴۶] انجیل یوحنا سپس شام آخر را روایت می‌کند.[۱۱۶]

شام آخر، آخرین وعده غذایی عیسی با ۱۲ حواری خود در اورشلیم قبل از مصلوب شدنش است. آن را در هر چهار انجیل متعارف روایت کرده‌اند؛ همچنین نامه اول به قرنتیان هم به شام آخر اشاراتی دارد.[۴۸][۱۹۶][۱۹۷] در این شام، عیسی پیش‌بینی می‌کند که یکی از حواریونش به او خیانت خواهد کرد. هر ۱۲ حواری می‌گویند که قصد خیانت به عیسی را ندارند، اما او تأکید می‌کند خائن یکی از افراد حاضر است.[۱۹۸] متی و یوحنا، یهودا را شخص مورد نظر عیسی می‌دانند.[۴۸][۱۹۶][۱۹۸]

در اناجیل هم‌نوا، عیسی نانی را برداشته و آن را چند تکه می‌کند؛ سپس آن را به حواریون خود می‌دهد و می‌گوید «این است بدن من که در راه شما فدا می‌شود. این را به یاد من به‌جا آورید.» بعد از شام، جام شرابی را به آن‌ها می‌دهد و ذکر می‌کند که «این پیاله، نشانهٔ پیمان جدید خداست که با خون من مهر می‌شود، خونی که جهت نجات دادن شما ریخته می‌شود.»[۴۸][۱۹۹] هفت‌آیین عشای ربانی مسیحیت برپایه این‌ها شکل گرفته‌است.[۲۰۰] اگرچه انجیل یوحنا اشاره‌ای به بخش نان و شراب نمی‌کند، اما بیشتر محققان قبول دارند باب ششم این انجیل (از ۲۲ تا ۵۹) مفهومی ربانی دارد و دارای هم‌خوانی با روایات هم‌نوا و نوشته‌های پولس دربارهٔ شام آخر است.[۲۰۱]

در هر چهار انجیل، عیسی پیش‌بینی می‌کند تا قبل از طلوع آفتاب و بانگ خروس، پطرس سه مرتبه او را انکار خواهد کرد.[۲۰۲][۲۰۳] در لوقا و یوحنا، این پیش‌گویی در زمان شام انجام می‌شود و در متی و مرقس بعد از آن؛ همچنین عیسی پیشگویی می‌کند که همه حواریونش او را تنها خواهند گذاشت.[۲۰۴] انجیل یوحنا تنها انجیلی است که می‌گوید عیسی پاهای حواریونش را بعد از شام شست.[۲۰۵] همان انجیل یک موعظه طولانی از عیسی را روایت کرده‌است که در آن عیسی پیروانش (به غیر از یهودا) را برای رفتن خود آماده کند. باب‌های ۱۴ تا ۱۷ انجیل یوحنا به سخنرانی وداع معروف است و اهمیت به خصوصی در مسیح‌شناسی دارند.[۲۰۶][۲۰۷]

مطابق روایات هم‌نوا، عیسی و پیروانش به باغ جتسیمانی می‌روند، جایی که عیسی دعا می‌کند «ای پدر! این جام رنج و زحمت را از مقابل من بردار» و چنان از کشمکش روحی عذاب می‌کشد که «عرقش نظیر قطره‌های درشت خون بر زمین می‌افتد.» بعد، یهودا به همراه گروهی مسلح که توسط کاهنان اعظم، کاتبان و ریش‌سفیدان فرستاده شده‌اند، سرمی‌رسد. یهودا عیسی را می‌بوسد تا افراد او را بشناسند و آنان نیز عیسی را دستگیر می‌کنند. در تلاش برای جلوگیری از دستگیری، یکی از شاگردان عیسی که نامش ذکر نشده، با شمشیر گوش یکی از حاضران را می‌برد. پس از دستگیری عیسی، شاگردانش به اختفا می‌روند و زمانی که از پطرس دربارهٔ عیسی سؤال می‌شد، سه مرتبه انکار می‌کند که او را می‌شناسد. بعد از انکار سوم، پطرس بانگ خروس را می‌شنود و پیشگویی عیسی را به خاطر می‌آورد؛ سپس «زارزار اشک می‌ریزد.»[۲۰۸][۲۰۹][۲۰۲]

در یوحنا، عیسی برای خلاصی از مصلوب‌شدن دعا نمی‌کند، بلکه این انجیل او را به‌گونه‌ای می‌نمایاند که ضعف‌های انسانی بر او تأثیری ندارند.[۲۱۰] افرادی که به دنبال دستگیری عیسی آمده‌اند، سربازان رومی و نگهبانان معبد هستند.[۲۱۱] در یوحنا، یهودا عیسی را نمی‌بوسد بلکه عیسی شخصاً هویت خود را فاش می‌کند و زمانی که چنین می‌شود، سربازان و افسران بر روی زمین می‌افتند. در این انجیل، آن حواری که با شمشیر خود گوش یکی از آن‌ها را می‌برد، پطرس است و عیسی پس از آن از وی می‌خواهد دست نگه دارد.[۲۱۲]

بعد از دستگیری، عیسی را به سنهدرین، یک محکمه یهودی، می‌برند.[۲۱۳] روایات اناجیل دربارهٔ جزئیات محاکمه او با هم متفاوت هستند.[۲۱۴] در متی، مرقس و لوقا عیسی را به خانه کاهن اعظم، قیافا، می‌برند و عیسی آنجا مورد تمسخر و ضرب و شتم قرار می‌گیرد. صبح بعد، کاهنان اعظم و علمای دین یهود محکمه‌ای تشکیل داده و عیسی را احضار می‌کنند.[۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷] مطابق یوحنا، اول عیسی را به منزل پدر قیافا و بعد نزد کاهن اعظم می‌برند.[۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷]

در محاکمه‌ها، عیسی به ندرت صحبت می‌کند، از خود دفاعی نکرده و جواب‌های پراکنده و غیرمستقیمی به سوالات کاهنان می‌دهد که باعث می‌شود یکی از افسران به او سیلی بزند. در متی، عدم جواب دادن توسط عیسی باعث می‌شود قیافا از او سؤال کند «جوابی نداری؟»[۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷] در مرقس، کاهن اعظم سپس از عیسی می‌پرسد: «آیا تو مسیح، فرزند خدای متبارک هستی؟» عیسی پاسخ می‌دهد: «هستم» و بعد پیشگویی می‌کند که تو آمدن پسر انسان، در دست راست خدای قادر و بر ابرهای آسمان را خواهی دید.[۲] این باعث می‌شود قیافا گریبان خود را چاک دهد و عیسی را به کفر متهم کند. در متی و لوقا، جواب عیسی مبهم‌تر است:[۲][۲۱۸] در متی پاسخ می‌دهد «تو خود چنین گویی» (۲۶:۶۴) و در لوقا «تو می‌گویی که من هستم.» (۲۲:۷۰)[۲۱۹][۲۲۰]

File:Ecce homo by Antonio Ciseri (2).jpg - Wikimedia CommonsPin on JESUS CHRIST, my love for youThe Project Gutenberg eBook of The Trial of Jesus, Vol. II, by Walter M.  Chandler.The Trial & Crucifixion of Jesus of Nazareth - World History EncyclopediaFile:Brooklyn Museum - Annas and Caiaphas (Anne et Caïphe) - James  Tissot.jpg - Wikimedia CommonsPin on Daily InspirationalWhose Authority? | History TodayFile:Retábulo da Capela do Esporão - Trial of Jesus (Museu de Évora).jpg -  Wikimedia Commons

عیسی مسیح

هر سه روایت هم‌نوا پیش از آنکه تعمید عیسی را بازگو کنند، اطلاعاتی دربارهٔ یحیی عرضه می‌کنند.[۱۲۲][۱۲۳][۱۲۴] آن‌ها درحالی یحیی را به تصویر می‌کشند که در زمان تعمید دادن افراد در ناحیه رود اردن در حوالی پیریه، ضمن پیشگویی آمدن شخصی «نیرومندتر از من» به مردم توصیه می‌کند برای گناهانشان توبه و به فقرا کمک کنند.[۱۲۵][۱۲۶] چندی بعد، عیسی یحیی را «ایلیا که می‌بایست بیاید» می‌خواند، پیامبری که انتظار می‌رود پیش از «روز بزرگ و هولناک پروردگار» سر برسد. به همین صورت، لوقا هم می‌گوید یحیی روح و نیروی ایلیا را دارد.[۱۲۷]

در مرقس، زمانی که یحیی عیسی را تعمید می‌دهد و او از آب خارج می‌شود، روح‌القدس را می‌بیند که به شکل کبوتری به سویش می‌آید و صدایی از آسمان می‌شنود که او را «پسر خدا» خطاب می‌کند. این یکی از دو اتفاق در اناجیل است که در آن صدایی از آسمان عیسی را «پسر» صدا می‌کند؛ دیگری در جریان تجلی است.[۱۲۸][۱۲۹] سپس آن روح او را به بیابان می‌برد، جایی که توسط شیطان وسوسه می‌شود. سپس عیسی بعد از بازداشت یحیی به جلیل می‌رود و «مژده خدا» را اعلام می‌کند. تعمید او در متی هم متفاوت نیست. در آن کتاب، یحیی معترض می‌شود که «من احتیاج دارم از تو تعمید بگیرم» و عیسی پاسخ می‌دهد «بگذار فعلاً به این شکل باشد، چون به این وسیله احکام شریعت را به جا خواهیم آورد.» در انجیل متی هم داستان وسوسه عیسی توسط شیطان در بیابان روایت شده‌است. در لوقا روح‌القدس زمانی ظاهر می‌شود که همه تعمید داده شده‌اند و عیسی مشغول عبادت است. در ادامه، یحیی به‌طور ضمنی عیسی را می‌شناسد و پیروانش را به سوی او می‌فرستد تا بپرسند «آیا تو آن شخصی که قرار است بیاید هستی یا باید منتظر دیگری باشیم؟» تعمید و وسوسه او پیش‌زمینه تبلیغ علنی عیسی است.[۱۳۰]

انجیل یوحنا از تعمید و وسوسه عیسی چشم‌پوشی کرده‌است. در آن انجیل، یحیی شهادت می‌دهد که آمدن روح به سمت عیسی را مشاهده کرده‌است.[۱۲۶][۱۳۱] یحیی به صورت علنی عیسی را بره خدا اعلام می‌کند و تعدادی از پیروانش مرید عیسی می‌شود. در این انجیل، یحیی منکر می‌شود که همان ایلیاست. پیش از آنکه یحیی زندانی شود، عیسی و پیروانش به یهودیه می‌روند و مردم را تعمید می‌دهند و تعداد افرادی که تعمید داده‌اند، از یحیی پیشی می‌گیرد.[۱۳۲][۱۳۳]

مطابق اناجیل هم‌نوا تبلیغ عمومی عیسی در دو منطقه متفاوت اتفاق می‌افتد. او ابتدا در جلیل به تبلیغ می‌پردازد و به نتیجه می‌رسد. سپس به اورشلیم سفر می‌کند و پس از تبلیغ در آنجا، او را رد می‌کنند و سپس می‌کشند.[۱۳۴] عیسی پیام و آموزه‌های خود را به صورت کلامی ابلاغ می‌کند[۱۳۵] و معمولاً «ربی» خطاب می‌شود.[۱۳۴] او کسانی که متوجه مسیح بودنش می‌شوند را از صحبت دربارهٔ این موضوع منع می‌کند.[۱۳۶] در یوحنا، بیشتر تبلیغ در داخل و اطراف اورشلیم اتفاق می‌افتد. هویت الهی او به صورت عمومی اعلام و به سرعت شناخته می‌شود.[۹۳]

محققان تبلیغ عیسی را به چند مرحله تقسیم می‌کنند. تبلیغ در جلیل زمانی آغاز می‌شود که او از پس از وسوسه شدن توسط شیطان از بیابان یهودیه بازمی‌گردد. او در اطراف جلیل شروع به ابلاغ پیام خود می‌کند و مطابق متی، نخستین شاگردانش که بعداً هسته اصلی کلیسای اولیه را تشکیل می‌دهند، با او آشنا شده و همراهش سفر می‌کنند.[۱۳۷][۱۳۸] این دوره شامل موعظه سر کوه،[۱۳۹][۱۴۰] رام کردن طوفان، تغذیه انبوه خلق، راه رفتن بر روی آب و چند معجزه و مثل دیگر می‌شود.[۱۴۱] تبلیغ در جلیل با اعترافات پطرس و تجلی عیسی پایان می‌یابد.[۱۴۲][۱۴۳]

با سفر عیسی به سمت اورشلیم در جریان تبلیغ پیریه‌ای، او به منطقه‌ای بازمی‌گردد که در آن تعمید داده شده‌است.[۱۴۴][۱۴۵] تبلیغ آخر هم که در اورشلیم اتفاق می‌افتد، با ورود پیروزمندانه او به شهر در یکشنبه نخل شروع می‌شود.[۱۴۶] در اناجیل هم‌نوا، در آن هفته عیسی صرافان را از معبد دوم اورشلیم بیرون می‌راند و یهودا معامله‌ای خیانت‌آمیز علیه عیسی انجام می‌دهد. این بخش با شام آخر و سخنرانی وداع به اوج می‌رسد.[۱۲۲][۱۴۷][۱۴۸]

در آغاز تبلیغ خود، عیسی دوازده حواری خود را انتخاب می‌کند. در متی و مرقس، عیسی به صورت مختصری از آن‌ها تقاضا می‌کند که به او بپیوندند. چهار حواری اول او، که ماهیگیر بودند، بدون لحظه‌ای درنگ تور و قایق‌های خود را رها می‌کنند تا درخواست او را بپذیرند. در یوحنا، دو حواری اول عیسی از شاگردان یحیی بودند. یحیی عیسی را می‌بیند و او را بره خدا خطاب می‌کند. آن دو این را می‌شنوند و نتیجتاً به عیسی می‌پیوندند.[۱۴۹][۱۵۰] علاوه بر ۱۲ حواری، سطر نخستین موعظه در دشت نشان از آن دارد که عیسی مریدان بسیار بیشتری داشته‌است. همچنین در باب ۱۰ از لوقا، عیسی هفتاد یا هفتاد و دو تن از پیروانش را در گروه‌های دو تایی به شهرها می‌فرستد تا آن‌ها را برای بازدید در آینده آماده کند. آن‌ها وظیفه داشتند اگر جایی از آن‌ها به گرمی پذیرایی شد، آن مهمان‌نوازی را رد نکنند، بیماران را شفا دهند و به آن‌ها خبر دهند که «ملکوت الهی نزدیک است.»[۱۵۱]

در مرقس، مریدان «کند ذهن» مجسم شده‌اند. آن‌ها توانایی درک معجزات عیسی یا مثل‌های او را ندارد. متوجه نمی‌شوند که «برخاستن مردگان از مرگ» به واقع چه معنایی دارد و زمانی که عیسی بازداشت می‌شود، او را رها می‌کنند.[۱۳۶]

در اناجیل هم‌نوا، «ملکوت الهی» (یا ملکوت آسمان در انجیل متی) قسمت اعظم تعالیم عیسی که معمولاً به شکل مَثَل هستند،[۱۵۲] را تشکیل داده‌است. در مرقس باب ۱، رسیدن این ملکوت «قریب‌الوقوع» و در لوقا باب ۱۷، در زمان با تبلیغ عیسی «در بین شما» توصیف شده‌است. او وعده ورود به ملکوت الهی به آن کسانی که پیامش را پذیرفته‌اند، می‌دهد. عیسی از «پسر انسان»، شخصیتی آخرالزمانی که برای یک جا گردآوردن انتخاب شدگان خواهد آمد، سخن می‌گوید.[۲]

عیسی مردم را دعوت می‌کند از گناهان خود توبه کرده و خود را کاملاً وقف خدا کنند.[۲] او شاگردان خود را به پیروی از قانون یهود دعوت می‌کند، اما عده‌ای بر آن بودند که شخص عیسی از برخی از آن قوانین تخطی کرده‌است.[۲] زمانی که از او می‌پرسند «بزرگ‌ترین حکم در شریعت» چیست، جواب می‌دهد «به خدای خود با تمام دل و با تمام جان و با تمام فکر خود محبت کن. اولین و بزرگترین حکم این است. دومین حکم هم نظیر حکم اول است: همسایه خود را مانند خویشتن محبت کن.» دیگر تعلیمات اخلاقی عیسی شامل «دوست داشتن دشمنان»، «دوری از شهوت و نفرت»، «زمانی که کسی به تو سیلی زد، از او بخواه که به سمت دیگر هم سیلی بزند» و «بخشیدن کسانی که گناهی در حق تو مرتکب شده‌اند» می‌شود.[۱۵۳]

انجیل یوحنا آموزه‌های عیسی را نه تعلیمات شخص او، که مکاشفه الهی می‌نمایاند. یحیی، به عنوان مثال، در یوحنا باب ۳ می‌گوید «شخصی از سوی خدا فرستاده شده‌است، کلام خدا را ابراز می‌کند، چون خدا روح خویش را بدون حد و حصر به او عطا می‌کند.» در باب هفتم همان انجیل، عیسی می‌گوید «تعالیم من به من متعلق ندارند، بلکه متعلق به او که مرا فرستاده، هستند.» او حرف مشابهی را در باب چهاردهم ابراز می‌کند: «آیا قبول نمی‌کنی که من در پدر هستم و پدر در من است؟ حرف‌هایی که به شما می‌گویم از خودم نیست، تمامی این‌ها کار آن پدری است که در من ساکن است.»[۱۵۴][۱۵۵]

La Résurrection de Jésus est-elle un fait historique ?La Résurrection, c.1460 - Piero della Francesca - WikiArt.orgPin on M M S FFile:Albrecht Altdorfer - Christ on the Cross between Mary and St John -  WGA00214.jpg - Wikimedia CommonsImpenitent thief - WikipediaAmazon.com: Jesus Falls the First Time (3rd Station Of The Cross) 1898  Martin Feuerstein (1856-1931 French) Saint Anna Church Munich Germany  Poster Print (18 x 24): Posters & PrintsSimon of Cyrene helping Jesus to carry his Cross (Photos Framed,  Prints,...) #22258438Opinion | What It Means to Worship a Man Crucified as a Criminal - The New  York TimesCrucifixion of Jesus - WikipediaPin on Sunday schoolFreeBibleimages :: Mocking of Jesus :: The crowd wants Barabbas released  instead of Jesus, and Pilate has Jesus flogged (Matthew 27:1… | Jesus,  Pilates, Bible class

Jesus Christ

عیسی یک یهودی بود[۹۹] و از بطن مریم همسر یوسف تولد یافت. انجیل متی و انجیل لوقا دو روایت متفاوت از اجداد عیسی ارائه کرده‌اند. متی، نسل عیسی را از طریق داوود به ابراهیم می‌رساند[۱۰۰][۱۰۱] و مطابق لوقا، نسل عیسی به آدم و از طریق او به خدا می‌رسد.[۱۰۲][۱۰۳] دو شجره‌نامه‌ای که این دو انجیل گزارش کرده‌اند، بین ابراهیم و داوود شباهت زیادی دارند اما از آنجا به بعد، اسامی ارائه شده تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. در متی ۲۷ نسل بین داوود و یوسف نجار فاصله‌است، حال آنکه در لوقا ۴۲ نسل، بدون تقریباً هیچ اشتراکی در اسامی دو فهرست. تئوری‌های مختلف برای توضیح تفاوت دو تبارنامه عیسی مطرح شده‌است.

متی و لوقا هر دو تولد عیسی، به خصوص زایش او از یک باکره در بیت‌لحم را، به وقوع پیوستن پیشگویی می‌دانند. روایت لوقا اتفاقات پیش از تولد او را هم شرح داده‌است و مریم در مرکز روایتش قرار دارد، حال آنکه متی به اتفاقات پس از تولد پرداخته و یوسف را شخصیت محوری روایت خود قرار داده.[۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶] مطابق هر دو منبع، والدین عیسی، مریم و نامزد او، یوسف نجار، بودند؛ هر دو منبع بر تولد او از یک باکره تأکید کرده‌اند و متذکر شده‌اند که روح‌القدس عیسی را زمانی که مریم هنوز باکره بود، در رحم او قرار داد.[۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹] در عین حال، شواهدی در اعمال رسولان در انجیل لوقا وجود دارد که نشان می‌دهد نسل عیسی از طریق یوسف به داوود می‌رسد. ظاهراً با پذیرش عیسی به عنوان فرزند خود توسط یوسف، تصور می‌شده که، مانند بسیاری دیگر در دنیای باستان، عیسی دارای دو پدر است.


در روایت متی، بارداری مریم برای یوسف دردسر ساز می‌شود، اما در اولین رؤیای از سه رویایش، یک فرشته به او اطمینان می‌دهد که از ازدواج با مریم نهراسد، زیرا روح‌القدس باعث به وجود آمدن بچه شده‌است.[۱۱۱] در متی، مغانی از شرق برای عیسی به عنوان پادشاه یهودیان، هدیه می‌آورند. آن‌ها زمانی که عیسی یک خردسال — و نه یک نوزاد — است، خانه او در بیت‌لحم را پیدا می‌کنند. در همان انجیل، هیرود از خبر تولد عیسی مطلع می‌شود و قصد قتل او می‌کند؛ نتیجتاً دستور می‌دهد همه کودکان مذکر زیر دو سال در بیت‌لحم را بکشند. اما در رؤیای دوم یوسف، فرشته‌ای به او اخطار می‌دهد و او به همراه خانواده‌اش به مصر متواری می‌شوند — بعدها بازمی‌گردند و در ناصره ساکن می‌شوند.[۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳]

در لوقا، جبرئیل به مریم خبر می‌دهد که او از روح‌القدس باردار خواهد شد و فرزندی به نام عیسی خواهد زایید.[۱۰۵][۱۰۷] مریم زمانی که در آستانه وضع حمل است، به همراه یوسف از ناصره به بیت‌لحم، وطن اجداد یوسف، بازمی‌گردد تا در سرشماری مالیاتی که سزار آگوستوس دستورش را داده، شرکت کنند. مریم آنجا کودک خود را می‌زاید و چون موفق نمی‌شوند در یک مسافرخانه اتاقی پیدا کنند، کودک خود را در آخوری قرار می‌دهد. یک فرشته خبر تولد عیسی را به گروهی از چوپانان اعلام می‌کنند و آنان برای دیدار نوزاد به بیت‌لحم سفر می‌کنند و خبر تولد او را پخش می‌کنند. بعد از ارائه عیسی در معبد، مریم و یوسف به همراه نوزاد به ناصره بازمی‌گردند.[۱۰۵][۱۰۷]

محل زندگی عیسی در کودکی، بنا به اناجیل لوقا و متی، شهر ناصره در جلیل بود که در آنجا با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. در اناجیل نام یوسف در روایت کودکی عیسی ذکر شده‌است، اما پس از آن دیگر هیچ اشاره‌ای به او نمی‌شود.[۱۱۴] اعضای خانواده عیسی — مادرش مریم، برادرانش یعقوب، یوسف، شمعون و یهودا و خواهرانش که نامشان ذکر نشده — هم در اناجیل و دیگر منابع مورد اشاره واقع شده‌اند.[۱۱۵]

بنا به انجیل مرقس، عیسی با همسایگان و خانواده‌اش به مشکل خورد.[۱۱۶] زمانی که مردم شروع به دیوانه خطاب کردن عیسی کردند، مادر و برادرانش از خانه بیرون رفتند و تلاش کردند مانع او شوند. عیسی پاسخ داد که پیروانش هستند که خانواده اویند. در یوحنا، مریم عیسی را در تا پای صلیب همراهی می‌کند که باعث نگرانی عیسی برای سلامت مادر خود می‌شود.[۱۱۷]

در مرقس ۶:۳، از عیسی با عنوان τέκτων (تکتون) یاد شده‌است که ترجمه معمولش «نجار» است اما می‌تواند معانی گسترده‌ای چون معمار هم داشته باشد.[۱۱۸][۱۱۹] اناجیل متذکر شده‌اند که عیسی توانایی خواندن، تفسیر و بحث دربارهٔ متون مقدس مذهبی را داشته‌است، اما این لزوماً به معنای طی کردن آموزش رایجی که کاتبان در آن عصر پشت سر می‌گذاشتند، توسط عیسی نیست.[۱۲۰]

پس از تقدیم عیسی، مطابق قوانین یهودی، در معبد، مردی به نام شمعون مریم را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید که عیسی «نشانه‌ای است که در رد کردن او افکار پنهانی عدهٔ کثیری نمایان خواهد شد و در دل تو نیز خنجری فرو خواهد رفت.» سال‌ها بعد، زمانی که عیسی در سفر به اورشلیم برای عید پسح گم می‌شود، والدینش او را در حالی در یک معبد پیدا می‌کنند که در میان معلمان نشسته بود، به آنان گوش می‌داد و از آن‌ها سؤال می‌کرد. کسانی که آنجا بودند، از «هوش او و از پاسخ‌هایی که می‌داد» حیرت‌زده شده بودند. مریم از عیسی می‌پرسد «پسرم، چرا با ما چنین کردی؟ من و پدرت با اضطراب زیاد در پی تو بودیم» و عیسی پاسخ می‌دهد «چرا چنین کردید؟ مگر خبر نداشتید من باید در منزل پدرم باشم» اما آن‌ها متوجه نشدند منظورش چیست.[۱۲۱]

Pin on Catechist Thinglink/Glogster ResourcesUne ancienne image en mosaïque de la vierge marie avec jésus-christ. papier  peint • papiers peints mère, tombe, cimetière | myloview.fr150 idées de La Passion | art religieux, peintre, artThéâme - Dimanche de l'Enfant Roi.File:Christ-jesus.jpg - Wikimedia CommonsJesus Christ in Glory (Cretan) Orthodox Icon - BlessedMartA Contemporary Review of the Trial of Jesus | Wesley J. Smith | First ThingsValidating Faith in Christ Through the Resurrection | GCU BlogChrist as Gardener Painting | Girolamo da Santa Croce Oil PaintingsFile:Transfiguration bloch.jpg - Wikimedia CommonsPin on Jesus the Good ShepherdToday's Gospel in Art - This poor widow has put in more than all | ICN

عیسی مسیح

باستان‌شناسی به پژوهشگران کمک می‌کند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافته‌های تازه، به عنوان مثال، نشان می‌دهد که کفرناحوم، شهری مهم در دوره تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم (انجمن) یا آگورا هم نداشت.[۴۳][۴۴] این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت می‌کرد، سازگار است.[۴۳]

چهار انجیل متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) منابع اصلی برای مطالعه زندگی و تعلیمات عیسی هستند.[۴۵][۴۶] علی‌رغم این، دیگر بخش‌های عهد جدید مانند رساله پولس نیز بخش‌های کلیدی زندگی وی را به متن کشیده‌است؛ مانند شام آخر در نامه اول به قرنتیان (حدود ۵۳–۵۴ میلادی) باب ۱۱ آیات ۲۳ تا ۲۶.[۴۷][۴۸][۴۹] اعمال رسولان شامل اشاراتی به اوایل تبلیغ عیسی و پیشگویی یحیی در ربط با آن است. باب اول اعمال رسولان حاوی اطلاعات بیشتری دربارهٔ عروج عیسی نسبت به چهار انجیل است.[۵۰][۵۱][۵۲] رساله‌های پولس که تاریخ نگارشش مربوط به قبل از اناجیل است، چند مرتبه به سخنان و فرامین عیسی اشاره می‌کند.[۵۳]

بعضی از فرقه‌های اولیه مسیحی راه‌کارهای جداگانه‌ای برای تعلیم زندگی عیسی داشتند که عهد جدید شامل آن‌ها نمی‌شود، مانند انجیل توماس، انجیل پطرس، انجیل یهودا، انجیل یعقوب و دیگر انجیل‌هایی که معروف به اناجیل کاذبه هستند.[۵۴][۵۵] بیشتر محققان اتفاق نظر دارند که این انجیل‌ها بسیار بعدتر از انجیل‌های متعارف نوشته شده‌اند و اعتبار کمتری دارند.[۵۶][۵۷][۵۸]

اناجیل متعارف چهار روایت مجزا هستند که توسط هر کدام توسط یک نویسنده مختلف نوشته شده‌است.[۵۹][۶۰] این نویسندگان همگی ناشناس هستند و سنت مسیحی آن‌ها را به چهار شخصی که ارتباطات نزدیک با عیسی داشتند منسوب می‌کند.[۶۱] مرقس به یوحنا مرقس،[۶۲] یکی از نزدیکان پطرس، متی به یکی از حواریون عیسی،[۶۱] لوقا به یکی از نزدیکان پولس[۶۱] و یوحنا به «آن حواری که عیسی دوستش می‌داشت» منسوب است.[۶۳][۶۴]

از مهم‌ترین زوایا جهت بررسی انجیل‌ها، در نظر گرفتن ژانری است که آن انجیل در آن قرار می‌گیرد.[۶۵] اینکه نویسندگان اناجیل قصد داشته‌اند رمان، افسانه، تاریخ یا زندگینامه بنویسند، تأثیر عظیمی بر این موضوع دارد که چگونه باید آن‌ها را بررسی کرد. مطالعات اخیر بر این اجماع نظر دارند که انجیل‌ها در شاخه «زندگینامه باستانی» قرار می‌گیرند.[۶۶][۶۷][۶۸] علی‌رغم اینکه با این دسته‌بندی مخالفت‌هایی هم شده،[۶۹] نظر کلی پژوهشگران چنین است.[۷۰][۷۱]

در ربط با صحت تاریخی این چهار انجیل، نظرها از اینکه آن‌ها توصیفات دقیقی از زندگی عیسی هستند[۷۲] تا اینکه آیا اصلاً می‌شود آن‌ها را منبع تاریخی به حساب آورد متفاوت است.[۷۳][۷۴][۷۵] مطابق اتفاق نظر گسترده‌ای که امروزه در میان محققان وجود دارد، انجیل‌های هم‌نوا (سه انجیل اول – متی، مرقس و لوقا) معتبرترین منابع برای زندگی عیسی هستند.[۷۶][۷۷][۲] در دفاع از اختلاف‌ها و ناسازگاری‌هایی که بین اناجیل وجود دارد، گفته شده‌است که این خود دلیلی برای صحت انجیل‌هاست؛ زیرا تفاوت‌ها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهت‌ها به مبدأ مشترک آن‌ها گواهی می‌دهد.[۷۸]

مطابق تقدم مرقس، انجیل مرقس قدیمی‌ترین در میان اناجیل هم‌نواست که بین سال‌های ۶۰ تا ۷۵ میلادی نوشته شده‌است. پس از آن انجیل متی (۶۵ تا ۸۵ م)، انجیل لوقا (۶۵ تا ۹۵ م) و انجیل یوحنا (۷۵ تا ۱۰۰ م) قرار دارند.[۷۹] به علاوه، بیشتر محققان موافقند که نویسندگان متی و لوقا از مرقس به عنوان یکی از منابع خود در زمان نوشتن انجیلشان بهره برده‌اند. از آنجا که متی و لوقا شامل اطلاعاتی هستند که در مرقس یافت نمی‌شود، پژوهشگران این‌گونه توضیح داده‌اند که آن دو نویسنده علاوه بر مرقس، از یک منبع دیگر (که به‌طور عمومی به آن منبع کیو می‌گویند) هم استفاده کرده‌اند.[۸۰]

سه انجیل هم‌نوا در محتوا، ترتیب روایت، زبان و ساختار بندها شباهت دارند.[۸۱][۸۲] نظر بیشتر محققان آن است که یافتن ارتباط مستقیم ادبی میان این سه انجیل و انجیل یوحنا غیرممکن است.[۸۳] درحالی‌که جریان برخی از اتفاقات (نظیر تعمید عیسی، تجلی او، تصلیب و روابطش با حواریون) در روایات هم‌نوا مشترک است، اتفاقاتی چون تجلی عیسی در انجیل یوحنا که خود در برخی موارد چون پاکسازی معبد روایات متفاوتی دارد، یافت نمی‌شوند.[۸۴]

اناجیل هم‌نوا بر ابعاد مختلف شخصیت عیسی پرداخته‌اند. در مرقس، عیسی پسر خداست که معجزاتش حضور ملکوت الهی را نشان می‌دهند.[۶۲] او، به عنوان خادم خدا و انسان‌ها، یک معجزه‌گر خستگی‌ناپذیر است.[۸۷] این انجیل کوتاه مشتمل بر تعداد کمی از سخنان و تعالیم عیسی است.[۶۲] انجیل متی تأکید می‌کند که عیسی به اراده خدا در عهد عتیق جامه عمل پوشانده و خداوندگار کلیساست.[۸۸] اوست فرزند داوود، یک «پادشاه و خودِ مسیح.»[۸۷][۸۹][۹۰] لوقا عیسی را چنان می‌نمایاند که یک ناجی انسانی-الهی است و با نیازمندان هم‌دلی می‌کند.[۹۱] او دوست گناهکاران و به دنبال نجات گمراهان است.[۸۷] این انجیل شامل مثل‌هایی چون «سامری خوب» و «پسر ولخرج» است.[۹۱]

دیباچه انجیل یوحنا عیسی را تجسم کلمه خدا توصیف می‌کند.[۹۲] به عنوان کلمه خدا، عیسی به صورت ابدی به همراه او حی و حاضر است و چون منبعی است برای ذات اخلاقی و روحی بشریت.[۹۲] او نه تنها بزرگ‌تر از همه پیامبران گذشته، که بزرگ‌تر از همه پیامبران آینده نیز هست. او کلمه خدا را بر زبان جاری نمی‌کند، بلکه خود کلمه خداست.[۹۳] در انجیل یوحنا عیسی نقش الهی خود را با عبارتی چون «نان زندگی»، «نور جهان» و «تاک حقیقی» به صورت علنی بازگو می‌کند.[۸۷]

در مجموع، نویسندگان عهد جدید اهمیت زیادی به ارائه یک گاه‌شماری دقیق از سرگذشت عیسی یا شرح زندگی او چون تواریخ غیر دینی دوران خود نداده‌اند.[۹۴] چنان‌که انجیل یوحنا خود اشاره می‌کند که انجیل‌ها شامل اطلاعات کامل و جامعی از زندگی عیسی نیستند.[۹۵] این روایات با هدف اصلی ارائه اسنادی الهی‌شناسانه در فضای مسیحیت اولیه نگاشته شده‌اند و خط زمانی اتفاقات در درجه دوم از اهمیت قرار داشته‌است.[۹۶] به همین دلیل، قابل ذکر است که انجیل‌ها یک سوم محتوای خود را به هفته آخر زندگی عیسی در اورشلیم اختصاص داده‌اند.[۹۷] علی‌رغم اینکه انجیل‌ها حاوی اطلاعات کافی مورد نیاز تاریخ‌نگاران معاصر جهت تعیین تاریخ دقیق اتفاقات نیستند، اما برای ترسیم تصویری کلی از داستان زندگی عیسی کفایت می‌کنند.[۷۳][۹۸][۹۶]

Pin on Fourth Sunday of EasterPin on Jesus depictionsHeritage | Free Full-Text | A Comparison between the Face of the Veil of  Manoppello and the Face of the Shroud of Turin | HTMLLe visage de Jésus enfant dévoilé - Suaire de TurinDid Jesus Even Exist? Responding to 5 Objections Raised by @rawstory -  Canon FodderPin on marge fosterIcon Christ the Saviour - Monastic products - Religious shopThe Untold Truth Of John The Baptist